در امر طراحي وب سايت و بهينه سازي وب سايت آن مجموعه هاي فراواني وجود دارند كه به دلايل مختلفي تنها از يك روش براي ديزاين وب سايتي جديد ونو استفاده مي نمايند. به عنوان مثال رضايت مشتريان گذشته از طرحي خاص، آسان بودن روندبرپايي آن، داشتن زيبايي و جلب نظرات كاربران در عين سادگي، عدم نياز به افزونه هاي پولي وصدها دليل ديگر موجب مي شوند تا اين افراد باپيدا كردن طرح، قالب يا پوسته موردنظرشان ،آن رابه اصلي ترين استراتژي كاري خود تبديل كرده و هرسفارشي كه مي گيرند، باتكيه برهمين بن وپايه وتنها باعوض كردن طرح ،رنگ، محل قرارگيري منو ياديگر عناصر نچندان بنيادين كار، رخي تازه ومنحصربه فرد به آن ببخشند.
اگرچه قصد نكوهش اين رويكرد را نداريم ،نقشه راهي كه نه تنها در امر طراحي وب سايت و سئو وب سايت بلكه در بسياري از امور ديگر نيز به چشم مي خورد، اما سوالاتي كه ذهنمان را مشغول خواهند كرد اين است كه آيا يك رويه واحد براي همه كسب وكارها مناسب است؟ آيا به صرف تقسيم وب سايت ها به دو گونه كلي شركتي و فروشگاهي مي توانيم به خواسته هاي همه ي مشتريانيان پاسخ دهيم؟ آيا محصولات مختلف ماهيت، كيفيت و شكلي يكسان دارند كه بتوانيم با روشي يكسان آن را دراينترنت به فروش برسانيم؟ بادر نظرداشتن اين توضيحات بياييد به سراغ مفهوم "اول محتوا" بپردازيم.
در معرفي استراتژي “اول محتوا” اساس كار بر خلاف طراحي هاي سنتي بر روي اين اصل استوار شده كه ابتدا به همه جنبه هاي موضوع فعاليت وب سايت، نحوه عرضه مطالب يامحصولات آن، سليقه مشتريان، سن ،جنسيت ،ذائقه و دل مشغولي هاي ايشان وصدا لبته هدف صاحب امتيازان اين تارنما از برپايي اين وب سايت در نظرگرفته شده وسپس به طراحي اين محيط مبادرت ورزيده شود؛ درست بر خلاف حالتي كه طراح باسليقه خود محيطي را در گذشته آماده مي كرد وپس از آن به فكر تطابق و ايجاد يك هارموني ميان ماحصل تلاش هاي خود و حوزه فعاليتي وب سايت مي افتاد.
مي توان گفت كه مفهوم "اول محتوا" باوجود اين كه به خوبي در امر طراحي وب سايت و سئو وب سايت خود نمايي كرده و آنچنان با اصول اين حرفه همخواني دارد كه گويي زاييده دنياي آي تي مي باشد، اما حقيقت اينجاست كه اين پديده در زمينه تبليغات، بسته بندي و ساير زمينه هاي ماركتينگ سال هاست كه استفاده مي شود. به طور مثال رستوراني قديمي را تصور كنيدكه هاله اي ازرنگ قرمز درجاي جاي آن به چشم مي خورد .در اين مثال حتي اگر صاحب امتياز اين مكان نيز نداند، وي در حقيقت با در نظرگرفتن محتواي مغازه خود ورنگ قرمز كه تناژي اشتها آور دارد، عملاً محتوا را مقدم بر عناصر ديگر طراحي قرار داده و به اين ترتيب حس پرخوري وتمايل به سفارش بيشتر غذا را در مشتريان خود به وجودآورده است.

چرا بايد به توليد محتوا براي طراحي وب سايت اهميت زيادي قائل شد؟

در مرحله اول بايد بدانيد كه به عنوان يك طراح وب سايت شما موظف به ساخت همان چيزي هستيد كه كارفرما در پي آن است،پس بهتراست درجلسات توجيهي اوليه همه اطلاعات لازم را از وي گرفته، مطالب مورد نيازتان را استخراج كرده و پيش از شروع عمليات طراحي كلياتي از كار را براي وي تبيين كنيد، چرا كه اگر اين چنين نشود وي با اتمام كارشما، عدم رضايت از خروجي كار را اعلام مي نمايد. نكته نامطلوب اين نارضايتي در اينجاست كه در ازاي مبلغ مشخص قرارداد موظف به انجام دوباره بسياري از قدم ها هستيد كه اين كار مصداق واقعي ضرر ودرجا زدن مي باشد وازسويي ديگر موتورهاي جستجوگر گوگل نيز باحساسيت فراوان بر روي اين تغييرات مداوم و مكرر كه زنجير وار به دنبال هم مي آيند، رتبه شما را افزايش، عاملي منفي خواهند داد.
باگذر از اين مطلب توجه به محتوا موجب مي شود تا در طراحي، نكات مهم را حقير نشمرده و به مطالب بي اهميت بهايي گزاف ندهيد؛ به عبارتي ديگر باتعريف و طراحي هر پديده متناسب بامحتواي دروراي آن سبب خواهيد شد تا كاربران از حضور در اين پايگاه احساس خوبي داشته باشد. از اين گذشته استفاده از طراحي هاي اختصاصي و پرداختن به اصل مطلب به جاي حركت در حاشيه از ديگر مزاياي توجه به اين روش مي باشد.

اهميت بهينه سازي وب سايت و سئو وب سايت

هر مجموعه ي بزرگ از تعداد بسيار زيادي زير مجموعه وعضو كوچكتر تشكيل شده است و عملاً عملكر دايده آل وآرماني آنهاست كه عيار و ميزان قابل اعتمادبودن تشكل مذكور را تعريف كرده و ارتقاء مي بخشد. با توجه به اين اصل، مي توان صفحات يك وب سايت را همين عضوهاي كوچكي دانست كه چنانچه هر يك به خوبي ساخته و پرداخته شده و به وظيفه خود عمل كنند، صفحه اصلي وب سايت به عنوان شيرازه اين دامنه ها نيز سروساماني يافته و به جايگاه بهتري در ميان رقباي خود نائل آيد، در نتيجه بايد سئو وب سايت و بهينه سازي وب سايتمان را از داخل همين صفحات آغاز نماييم.

اهميت برند برند سازي

اين موضوع آنچنان مسأله همه گير و جهاني است كه بي ترديد خود شما نيز تجربه ي مواجه شدن با آن را داريد. به عنوان مثال درهنگام پخش يك مسابقه فوتبال از تلويزيون، اينكه چه شخصي اين ديدار را گزارش كند روي حتي كيفيت بازي نيز تاثير گذار است؛ به اين ترتيب كه گزارشگر محبوب شما با استفاده از تكنيك هاي گويندگي، اطلاعات عمومي خود، اشاره به نكات مثبت ومفيد يا دوري ازهجو ومطالب غير ضروري نظر شما رابه اين ديدار جلب مي كند، درحالي كه ممكن است فرد ديگري كه شايد محبوب بيننده ديگري هم باشد. بازي به مراتب زيباتري را با گزارش نامطلوب خود به كام شما تلخ كند.
اين مثال مصداق حقيقي و قابل درك برندسازي شخصي مي باشد، جايي كه هر كارشناس با داشتن كاراكتري مختص به خود و تعيين چارچوبي مشخص به فعاليتش پرداخته و مخاطبين خود را جذب مي كند.
در دنياي بهينه سازي وب سايت و مشخصاً حوزه ي توليد محتوا نيز داستان به همين ترتيب است؛ جايي كه وب سايتي با داشتن چند نويسنده، عملاً با چند تكنيك مجزا در راستاي پيشبرد استراتژي و رسيدن به اهداف خود پيشرفته و به اين ترتيب توجه افرادي با سلايق مختلف راجلب مي كنند.
يكي از پيشنهادات ما به ويژه به مجموعه هايي كه از منابع انساني قدرتمند، غني وپر تعدادي استفاده مي كننداين است كه اجازه بدهند نويسندگانشان با حفظ ضوابط وقوانين كلي كار، به توليد محتوايي جديد پرداخته و با داشتن عناصري برجسته و تكراري دركارهايشان، اين عوامل را به شناسه كارهاي خود تبديل نمايند. اگرچه در نگاه اول اين كار تأثيري روي سئو وب سايت ندارد، اما حقيقت اين است كه درگيرشدن گروهي از مخاطبين باحتي يكي از اين نويسندگان موجب مي شود تا اين افراد طرفداراني جذب كرده و مراجعه اين طرفداران به وب سايت شما به مثابه بهبود شرايط رنكينگ آن درگوگل ميباشد.
باگذر از اهميت برندسازي مؤلفين و نويسندگان وب سايتتان، داشتن ستوني مخصوص به هر يك در صفحه اول وب سايت،مانند: كاري كه روزنامه نگاران انجام مي دهند، موجب مي شود تا اين افراد ملزم به ارائه مطلب جديدي رأس زمان مقرر شوند، پديده اي كه از يك سو به تقسيم كار ميان جمله اعضاي كار گروه توليد محتوا مي شود و ازسويي ديگر با ارائه مطالبي در قالب هاي مشخص – آن هم در بلند مدت – گوگل را وادار به باز كردن حساب ويژه اي روي نظم وديسيپلين اين تارنما و ارائه ميدان وسيعتري براي خودنمايي به آن مي كند.

يك توليد محتوا به عنوان مقاله يا آموزش يا مطب حرفه اي براي بهينه سازي و سئو وب سايت بايد چگونه باشد؟

چندي پيش در همين صفحه در خصوص اهميت هدر يا عناوين يك مقاله، الزام وجود متا ديسكريپشن يا خلاصه هاي هدفمند، نحوه ي انتخاب نامي مناسب براي يك يادداشت و طريقه جذب كردن مخاطب به واسطه استفاده از عباراتي پرطمطراق در ابتداي يك مقاله توضيحاتي را ارائه داديم ؛حال قصد داريم تا در اين بخش با ورود به مسائل فني تر نگارش و مقاله نويسي براي وب سايت، بخشي ازمشكلاتي كه تاپيش از اين به آن ها توجه نمي كرديد را رفع كرده و با حركت در مسيري درست، به سئو وب سايت و بهينه سازي وب سايت تارنماي موردنظرتان كمك كنيم.

اهميت تعداد كلمات و عبارات و پاراگراف ها در توليد محتوا به عنوان مقاله، آموزش، مطلب و...

با صرف نظر سامانه هاي مديريت محتوايي مانند وردپرس كه در حين بارگذاري يك مطلب حد پاييني براي يك مقاله تعريف مي كنند (مثلاً اينكه كمتر از ۳۰۰ كلمه نباشد)،ميتوان گفت كه قانوني لازم الاجرا براي طول محتوا و تعداد كلمات منحصر به فردي كه در آن استفاده مي شود وجود ندارد؛ در نتيجه اينكه نه همه محتواهاي كوتاه غيرمفيد و غيرموثرند و نه همه مقاله هاي طولاني و بلند مخاطب پسند و كاربردي هستند.
چنانچه خود شما نيز به امر نويسندگي براي وب سايت تان مبادرت ورزيده و تجربه آن راداشته باشيد ،حتماً تصديق مي كنيد كه گاهي يك نوشته كوتاه تان آن چنان به دل خود شمانشسته است كه افزودن حتي يك كلمه اضافي را اجحاف در حق آن دانسته و يا مقاله ديگري داريد كه هر آنچه كه بدان اضافه مي كنيد، باز هم خلاء بزرگي در وجودش حس مي كنيد! به زبان ساده تر، برخي نوشته ها با وجود كوتاهي، قوي و موثر ظاهر مي شوند وگاهي مقالاتي با وجود صدها صفحه تحقيق،نظر مخاطبين را جلب نمي كند؛ درست مثل آن مقاله چند صدصفحه اي معروفي كه به دست استاد ” شفيعي كدكني ”رسيد، نوشته اي كه ايشان در موردش گفته بودند :« متعجبم چطور مي شود ۷۰۰، ۸۰۰ صفحه رساله نوشت و هيچي نگفت!»
با گذر از اين توضيحات بايد بدانيد كه در فضاي مجازي نوشته هاي بلند به نوشته هاي كوتاه ارجحيت داشته و وجودشان مفيدتر است ،چراكه در نوشته هاي بلند به واسطه وجود مجال و فرصتي براي نويسنده، وي مي توان افكار خود را بدون حذف جزئيات منتقل كرده، روش هاي مختلفي را مورد بررسي قرار دهد ،از راه هاي متعددي براي بيان اهداف خود استفاده كند، در جاي مناسب مقدمه چيني كرده و به اين ترتيب ذهن مخاطب را آماده كند، در انتهاي مقاله خود نتيجه گيري كرده و سوالاتي را در ذهن مخاطب باقي نگذارد و ده ها سود و فايده ديگر ،اين درحالي است كه در نوشته هاي كوتاه مجبور به ناديده گرفتن بسياري از نكات مهم به منظور كلي گويي و اشاره به مطلبي خاص مي باشد.
ناگفته نماند كه نوشته هاي خيلي بلند نيز در اثر نداشتن جلوه هاي بصري – از فقدان تغيير فونت ،استايل و رنگ مطلب گرفته تا عدم وجودفاصله مناسب بين خطوط ،پاراگراف ،زير شاخه بندي ها يا وجود رسانه هاي ديداري در دل مطلب –مخاطب را خسته كرده ووي را به خروج از وب سايتمان سوق مي دهد ،در نتيجه با حفظ اعتلال ،نگارش مقالاتي از۱۰۰۰ تا۲۰۰۰ كلمه به منظور بهبود سئو و ساختار محتوايي وب سايت پيشنهاد مي شود.

اهميت استمرار در توليد محتوا

نه تنها در مبحث سئو وب سايت و بهينه سازي وب سايت بلكه در بيشتر رويدادهاي زندگي ،” آهستگي وپيوستگي”به ” تندي و خستگي”ارجحيت داشته و اموري كه با سرعت ثابتي در بلندمدت انجام مي گيرند، به مراتب به نسبت اقداماتي كه در بدو شروع شتابي انفجاري داشته اما به مرور زمان كند و نهايتاً متوقف مي شوند نتايج بهتري در بردارند.
در همين مبحث توليد محتوا و انتشار آن ها،به عنوان يك مخاطب (و نه يك وبمستر يا نويسنده) جذب چگونه وب سايتي شده و از همراهان دائمي آن هامي شويد؟ وب سايت هايي كه هزاران مطلب كاربردي داشته و سال ها از آخرين بروزرساني شما مي گذرد و يا وب سايتي كه داراي نوشته هاي كوتاه اما بروزتري مي باشد و درباره هاي زماني ثابت و مرتب، به نشر مطالب جديد دست مي زند؟!
اگر چه در نظر اول سليقه مخاطبين ،آنها را به دو دسته تقسيم كرده و هر يك از پيروان يكي از اينگونه وب سايت ها مي شوند،اما در بلند مدت ، درست در بحبوحه تمام شدن مقالات وب سايت بدون بروزرساني و در آستانه “ته كشيدن”مطالب كاربردي آن، وب سايت فعال در اوج شكوفايي قرار داشته و علاوه بر اينكه تابه اينجاي كار مخزني پربارتر از مقالات براي خود دست و پا كرده است، به صورت روز افزون آن را نيز تقويت مي نمايد.
با عنايت به اينكه دانستيم وب سايت هاي پويا يا همان وب سايت هايي كه به صورت منظم مطالبي را منتشر مي كنند مي توانند در نظر مخاطبين انساني موثر و محبوب تر باشند ،طبيعي است كه هوش مصنوعي گوگل ،ده ها الگوريتم و ربات پيشرفته و صد البته گردانندگان اين مجموعه نيز به خوبي حس مي كنند كه وب سايت هايي با آپديت هاي هدفمند و اصولي صلاحيت ديده شدن بيشتري را دارند، در نتيجه با سرمايه گذاري روي آن ها و در اختيار قرار دادن بهترين جايگاه هاي خود در SERP كلمه اي خاص، كاربران خود را راضي نگه مي دارند در نتيجه تا اينجا دانستيم كه ارائه منظم مطالبي جديد به معناي ارائه محتوايي بروز وسازگارتر با نياز مخاطبين بوده واين همگامي باموضوعات روز دقيقاً همان چيزي است كه گوگل درپي آن است.

اهميت ساختار در توليد محتوا براي تمامي نوشته ها

تا اينجا دانستيم كه براي تقويت محتواي نوشتاري وب سايت خود ملزم به نگارش متوني بلند در دوره هاي زماني مشخصي هستيم؛ اما نكته اصلي ومكمل كه اينك به بررسي آن خواهيم پرداخت محتويات اين نوشته ها مي باشد، براي اينكه مطلبي مفيد براي بهبود جايگاه وب سايت خود يا سئوي آن بنويسيم بايد چه كنيم!
در وهله اول بايد بدانيد كه در اين مسير دو نوع مخاطب داريم ،مخاطبين انساني و مغز متفكر گوگل !چنان چه درپي جلب رضايت هر دوي آنها هستيد ،مخاطبين انساني و خوانندگان حقيقي خود را در اولويت قرار داده وسعي كنيد مطلبي كه مي نويسيد، آموزه اي جديد (غيرتكراري) و مفيدي را به دنبال كنندگانتان انتقال دهد، سازوكاري كه اجراي درست آن رضايت الگوريتم و ربات هاي گوگل را نيز در پي خواهد داشت.